خبر ساز ـ گروه آموزش و پرورش: اولین امتحانات نهایی شهریور که برگزار شد باز هم تعدادی از دانشآموزان دست به تقلب زدند که البته مسؤولان آموزش و پرورش 4 نفر را شناسایی کردند و نمرات تمام امتحانات آنها صفر شد.
اما چرا امتحانات نهایی مهم است و خبرهایی که درباره تقلب شنیده میشود، نگران کننده است؟ پاسخ این پرسش این است که امتحانات نهایی به کنکور گره خورده است و در تغییرات جدید کنکوری که شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسانده است، نقش امتحانات نهایی پررنگتر شده است.
در خصوص موضوع تأثیر سوابق تحصیلی در کنکور و تقلبهای امتحانات به سراغ هامون سبطی دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت رفتیم تا ببینیم تقلب در امتحانات چقدر در سرنوشت کنکوری دانشآموزان مؤثر است.
* فارس: تقریبا در تمام امتحانات نهایی خرداد دانشآموزان تقلب صورت گرفت و در امتحانات شهریور هم شاهد بودیم. چرا انقدر موضوع تقلب نگران کننده شده است؟
این ماجرا و حساسیتی که نسبت به تقلبها وجود دارد معلول 2 راهبرد اشتباه است. هم آموزش و پرورش برای حل مشکل خودش که بیتوجهی به کلاسهای درس و کتابهای درسی است، رویکرد کاملا اشتباهی را در پیش گرفته است و هم مخالفان کنکور که تجربیات خوبی از کنکور خود یا فرزندانشان ندارند برای اصلاح یا حذف کنکور، راهبرد کاملا اشتباهی در نظر گرفتند.
این دو اشتباه استراتژیک باعث شده است که تقلب به یک موضوع حساسیت برانگیز در جامعه و فضای اجتماعی تبدیل شود. تقلب ناگزیر هر آزمونی است اما اینکه چرا انقدر مورد توجه و اعتراض مردم و مورد توجه رسانهها قرار گرفته است، باید ببینیم که تأثیرگذاری تقلب و گستردگی آن چقدر است که متأسفانه در هر دو زمینه افزایش میبینیم.
**لو رفتن پاسخهای سؤالات امتحان نهایی حین برگزاری آزمون
* فارس: از چه نظر افزایش داریم؟ آموزش و پرورش که آماری منتشر نکرده است؟
بر اساس میزان اقبالی که به صفحات تقلب فروشی میبینیم. در بعضی از صفحات، تعداد اعضا، بالای 100 هزار نفر است و این نشان میدهد که خیلی از افراد از سر کنجکاوی یا خدای ناکرده برای استفاده از این تقلبها و پاسخها در این کانالها حضور دارند.
ما در کانالهای آموزشی نمیبینیم که این تعداد دانشآموز جمع شده باشند اما در کانالهای تقلب فروشی با این تعداد سرسامآور روبهرو هستیم. گرچه به تعداد این کانالها نمیتوان خیلی اعتماد کرد بلکه و باید به تعداد دفعات که این پاسخها و تقلبها دیده شده است، توجه کرد که آنها هم گاهی وقتها تعداد زیادی را نشان میدهد.
در سال 97 که ماجرای لو رفتن سؤالات قبل از امتحان نهایی رسانهای شد، آموزش و پرورش تدبیر خوب و هوشمندانهای برای این قضیه اندیشید و با این تدبیر، دیگر حدوداً پدیده لو رفتن سؤالات امتحان نهایی قبل از برگزاری جلسه را نداریم. ولی به نظر میرسد که این موفقیت کمی باعث شد که خوشبینانه به این قضیه نگاه شود و باعث دلخوشی بیش از حد مسؤولان آموزش و پرورش شد.
در حال حاضر با پدیده دیگری مواجه هستیم و آن هم لو رفتن پاسخها حین برگزاری آزمون نهایی است که چون زمان آزمونهای نهایی خیلی بیشتر از کنکور و زیاد است و پاسخها معمولا کوتاه و تک کلمهای هست و اغلب سؤالات هم متاسفانه همچنان سؤالات نخنما و تکراری است که نیاز به تحلیل خاصی ندارد؛ به راحتی تیمهای تقلب فروش، به آنها پاسخ می دهند و دانشآموزی که سر جلسه است اگر خودش دستگاه موبایل یا یک هندزفری نامرئی برده باشد، میتواند پاسخها را در پاسخبرگش وارد کند.
در حال حاضر با آزمون شهریور روبرو هستیم که خیلی مورد اقبال بچهها نبوده و خیلی از افرادی که خواستار ترمیم معدل بودند اصلا نتوانستند در این آزمون شرکت کنند چون آییننامه آن نوشته نشده است. اما اتفاق در دی ماه یا خرداد ماه میتواند به سونامی تقلب تبدیل شود و باعث اعتراض دانشآموزانی شود که به اخلاق پایبند هستند و نمیخواهند از راه تقلب به نمره 20 برسند.
** تعداد حوزههای امتحان نهایی خیلی بیشتر از کنکور است
* فارس: شما در این خصوص اقدامی را انجام دادید؟
در این زمینه جلساتی با آموزش و پرورش داشتیم و حتی جلسهای با رئیس پلیس فتا کشور داشتیم و آنچه که احساس میکردیم باید گفته شود به مسؤولان آموزش و پرورش و پلیس فتا گفتیم. پلیس فتا انتظار داشت که مسؤولان آموزش و پرورش با آنها همکاری بیشتری داشته باشند و بر عکس، آموزش و پرورش همین انتظار را داشت. 3 جلسه برگزار شد اما دیگر ادامه پیدا نکرد. امیدواریم با ادامه این جلسات، تا حدی بتوان جلوی این موضوع را گرفت.
به طور کلی جلوگیری از تقلب حین جلسه با نرمافزارها و جاسوسافزارهایی که الان وجود دارد، در امتحانات نهایی با زیرساختهای فعلی آموزش و پرورش غیرممکن است.
* فارس: به نظر شما آموزش و پرورش نمیتواند تقلب را کنترل کند؟
بله، به این خاطر که گستردگی امتحانات نهایی حداقل 60 روز در سال است و تعداد حوزهها هم بسیار بیشتر است. در کنکور میتوان داوطلبان را از مناطق مختلف در یک حوزه مرکزی جمع کرد و در آن حوزه امنیت را حفظ کرد اما چون امتحانات نهایی، تعداد روزهای زیادی دارد، نمیتوان از دانشآموزان خواست که 20 روز از شهر و روستای خود به مرکز شهر و شهرستان بروند. به همین خاطر به ناچار تعداد حوزههای امتحان نهایی خیلی بیشتر از کنکور است و تعداد روزهای آن هم چند ده برابر روزهای کنکور است.
اگر در روز کنکور بتوان اینترنت را قطع کرد که جلوی تقلب حین آزمون گرفته شود، در امتحانات نهایی چنین امکانی وجود ندارد. بنابراین هر نوع رویکرد و استراتژی که بخواهد امتحانات نهایی را تبدیل به یک پارامتر اصلی و غیرقابل جبران و برگشت ناپذیر در قبولی دانشآموز در مؤسسات آموزش عالی تبدیل کند، با توجه به وضعیت فعلی آموزش و پرورش و زیرساختهایی که دارد، محکوم به شکست است و باعث ایجاد نارضایی و حس تبعیض بین دانشآموزانی میشود که نمیخواهند تقلب کنند اما میبینند که روبرویشان کسی تقلب میکند.
ماجرای دیگر این است که نباید پیش از اینکه زمینه کاری را آماده کرده باشیم آن هم، کاری به حساسیت امتحان نهایی و کنکور، بخواهیم روشهایی را پیش بگیریم و بگوییم به هرحال باید از جایی شروع میکردیم و در حین کار، ایرادها را برطرف میکنیم.
بله این رویکرد، یک شیوه مدیریت پروژه هست اما در مورد مسائل حساس و ملی، این شیوه مطمئنا پذیرفته نیست. میبینیم که در همین ماجرای امتحان نهایی در این یک سال، چقدر تزلزل مدیریتی و عدم ثبات دیده شده است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصاحبهای که هنوز هم در سایتها هست، گفته است تعداد موارد ترمیم معدل، نامحدود است. جایی به حداقل 4 بار امکان ترمیم معدل اشاره شده است و جایی هم تا 10 بار امکان ترمیم معدل اشاره شده است. اینها در واقع یا اطلاعات نادرستی بود که مسؤولان آموزش و پرورش دولت قبلی به مسؤولان شورای عالی انقلاب فرهنگی داده بودند یا اینکه از عدم اشراف برخی کارشناسان و مشاوران شورای عالی انقلاب فرهنگی ناشی میشد. اما در عمل میبینیم که آنچه به مردم وعده داده شده بود، در آن خلف وعده شده است و امروز گفته شد فقط یکبار ترمیم معدل وجود دارد آن هم گویا برای کسانی که قبلا دیپلم گرفتند نه کسانی که در سال آینده دیپلم میگیرند.
این موضوع نه تنها از استرس کنکور کم نمیکند بلکه ماجرا را چند صد بار پر استرستر میکند و خشونت آزمون را به حدی میرساند که در حد تحمل دانشآموز و خانوادهها نیست. یعنی اگر یک دانشآموزی در یک واحد درسی، نمره 20 نگیرد و 18 بگیرد یا اصلا امکان ترمیم نمره به او داده نمیشود (اگر دیپلمه 1401 به بعد باشد) یا اگر امکان ترمیم معدل داده شود فقط یکبار است. خب امکان دارد دفعه بعد هم نتواند 20 بگیرد و ما چند هزار نمره 20 جلوتر از او داریم که یا باصلاحیت یا اصلا از راه تقلب به دست آمده است و دیگر اصلا امکان جبران برایش نیست.
یعنی این نمره مانند مُهری بر پیشانی دانشآموز میشود که همیشه در پذیرش دانشگاهها از خیلی از کسانی که بیست گرفتند در آن درس عقب است و بر خلاف کنکور که می توان به شکل نامحدود در آن شرکت کرد، این حق را الان از جوانان کشور می خواهند بگیرند.
کنکور، امکان جبران دارد یعنی میتوانید 10 بار، 20 بار، 100 بار، تا وقتی که عمرت قد میدهد، کنکور دهید اما در امتحان نهایی این امکان گرفته شده است و این ترس از بیست نگرفتن و امکان جبران نداشتن، استرس امتحانات نهایی را چندصد برابر کنکور میکند و بسیار خشونتآمیز است. باید هرچه سریعتر جلوی این قضیه گرفته شود.
** کم علاقگی دانشآموزان به مدارس و کلاس درس، دلایل بسیاری دارد
* فارس: این رویکردهای اشتباه که ابتدای صحبتتان فرمودید را توضیح میدهید؟
رویکرد اشتباه آموزش و پرورش این است که کم علاقگی و بی توجهی دانشآموزان به مدرسه و کلاس درس را که خود به آن اذعان دارد، به کنکور نسبت میدهد؛ در حالی که کم علاقگی دانشآموزان به مدارس و کلاس درس، دلایل بسیاری دارد که عمدهترین آنها، بی انگیزگی برخی معلمان عزیز است. این بیانگیزگی از جهات مختلف است و عمدهترین آن هم این است که از نظر اقتصادی، برخی معلمان گرامی حداقلهای خود را گاهی نمیتوانند برآورده کنند و به همین دلیل در کلاس درس، آن تمرکز و انگیزه لازم برای تدریس را ندارند یا اینکه برخی معلمان در گذشته که رقابتی بر سر دانشگاه فرهنگیان کم بود، اصلا از سر علاقه، رشته شریف معلمی را انتخاب نکردند و در واقع امکان دیگری جز این رشته نداشتند. بیانگیزگی برخی معلمان در کلاس درس طبیعتا باعث بیانگیزگی دانشآموز هم میشود.
علت دیگرش، نبود شرایط مناسب در مدارس دولتی است. شرایط محیطی و آموزشی مدارس دولتی، اغلب مناسب نیست و باعث میشود دانشآموزان رغبت لازم را برای حضور در سر کلاس درس نداشته باشند.
مورد بعدی، محتوای کتابهای درسی است. به ویژه برخی کتابهای نونگاشت، بیشتر بخشهای کپی شده از کتابهای خارج از کشور است. برخی کتابها هم بیشتر جمعآوری متون است به جای اینکه سلسله مطالبی هدفدار باشد که شیوههای یاددهی ـ یادگیری در آنها رعایت شده باشد. در واقع میتوان گفت برخی از نویسندگان این کتابها آنچنان که باید دل به کار ندادند. اما سخنی که از دل برآید بر دل نشیند.
وقتی کتابی در جهت رفع تکلیف و با رویکردی اداری و نه از سر عشق به آموختن نوشته شود، نمیتواند تأثیر خودش را بر دانشآموز و معلم بگذارد. این 3 دلیل عمده کم علاقگی و کم توجهی دانشآموزان ما به مدرسه و کتاب است.
حالا آموزش و پرورش در مواجهه با این کم علاقگی، یک مورد توجهش را جلب میکند. یعنی همین دانشآموزان کم علاقه وقتی زمان کنکورشان میرسد با جدیت تمام شروع به خواندن برای کنکور میکنند. نتیجهگیری سطحی این می شود که علت کم علاقگی دانش آموزان، کنکور، کتابهای کنکور یا مؤسسات کنکور است.
این مثل روز روشن است که اگر همین امروز، کنکور از صحنه این کشور حذف شود، از فردا بچهها با علاقه و انگیزه بیشتری سر کلاسهای درس حاضر نخواهند شد که هیچ، احتمال دارد آن میزان انگیزه اندک را هم از دست بدهند.
و همینطور که میبینید اغلب مشکلاتی که در این قسمت برشمرده شده در واقع ریشه اقتصادی دارد. یعنی کمعلاقگی برخی معلمان، کم توجهی برخی مؤلفان به کاری که باید انجام میدادند، نامناسب بودن شرایط مدارس، ریشه در اقتصاد دارد. اینکه کسی فکر کند، کنکور باعث این مشکلات شده است، واقعا رویکرد نادرستی است و هر راهحلی هم بیندیشد، اوضاع را بهتر نمیکند چون علت را درست تشخیص نداده است.
** امتحان نهایی بازیچه تقلبفروشان و افراد نااهل قرار گرفته است
اما مخالفان کنکور؛ رویکرد اشتباه مخالفان کنکور، این است که متوجه نیستند کنکور معلول یکسری عوامل در کشور است. نه علت مشکلات؛ حذف آن نمیتواند علتها را درمان کند و شاید وضعیت را از این که هست بدتر کند.
کنکور معلول مشکلات اقتصادی قشر متوسط و محروم جامعه امروز است. این را در نظرسنجیها و گفتوگوهای دانشآموزان میبینیم. میگویند ما هیچ راهی برای بهبود زندگیمان جز کنکور نداریم؛ معنیاش این است که یک تعداد رشته خاص در جامعه وجود دارد که از نگاه مردم ضمانت شغلی دارد.
این سخنی است که «عتف» هم چند روز پیش به آن، اشاره کرد؛ فرزندان طبقه متوسط و ضعیف جامعه، تنها راه برون رفت از شرایط بد اقتصادی و رفتن به دهکهای بالاتر جامعه را، قبول شدن در این رشتهها میدانند بنابراین ما با یک حجم عظیمی از داوطلب برای یک تعداد بسیار محدود صندلی که تضمین شغلی دارند روبه رو هستیم که شدیدا مشکلزا است و این هیچ ارتباطی به کنکور ندارد.
اگر وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود، آن وقت وضعیت رشتههایی که تضمین شغلی دارند به ویژه رشتههای مهندسی، بیشتر میشود و از این حجم شدید تقاضا برای ورود به چند رشته خاص کاسته میشود.
تا زمانی که این اتفاق نیفتاده است، هر چیزی که جای کنکور بخواهد بیاید، چون علت قضیه را حل نمیکند، به خاطر بیتجربگی در اجرا و به خاطر کم توجهی به سازوکارهای پیچیده که سنجش دارد، میتواند وضعیت را از این که هست، بدتر کند.
در واقع این دو رویکرد اشتباه که در مخالفان کنکور و در آموزش و پرورش دیده میشود، همافزایی پیدا کرده و کار را به اینجا رسانده است که از امتحانات نهایی آموزش و پرورش که فقط ماهیت حدنصابی دارد و قرار نیست رقابت بین افراد نخبه را متعهد شود، درخواست میشود که این کار را انجام دهد و به جای کنکور بنشیند و این باعث انهدام امتحانات نهایی میشود. یعنی امتحانات نهایی که یکروزی مایه فخر آموزش و پرورش بود و به نوعی آبرو و ناموس آموزش و پرورش بود، اینطور بازیچه تقلبفروشان و افراد نااهل قرار گرفته است.
در حالی که قرار بر این نبود و امتحانات نهایی و آموزش و پرورش در حال حاضر توانایی تحمل یک همچنین وظیفهای را بر دوش خود ندارد. اما متأسفانه از بیان این موضوع طفره میروند. ما انتظار داریم هرچه سریعتر این موضوع بیان شود. آموزش و پرورش در سال 1403 بر اساس مصوبه فعلی کنکوری که از آن حمایت می کند، باید در خرداد ماه، حداقل از دست کم، 2 میلیون دانشآموز پایه دهم، یازدهم و دوازدهم امتحان نهایی بگیرد تا بتوانند در سال 1405 طبق این مصوبه، معدل سه سال دبیرستان این دانشآموزان را تأثیر دهند.
در کنار آن، بچههایی که میخواهند ترمیم معدل هم کنند، هستند. اگر آنها را هم در نظر نگیریم، آیا آموزش و پرورش یک سال و نیم دیگر توانایی این را دارد که از 2 میلیون و 500 هزار دانشآموز، امتحان نهایی برگزار کند و در این امتحانات تقلب نشود و مردم احساس امنیت روانی خود را از دست ندهند. آیا تصحیح را میتواند بهگونهای انجام دهد که مردم احساس کنند که عدالت میان فرزندانشان رعایت شده است. باید وزیر آموزش و پرورش به این سؤالات حیاتی جواب صریح بدهند.
اگر پاسخ نه است، هرچه زودتر جلوی ضرر را بگیریم، منفعت است و نگاه دیدهبان و بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش و مسؤولان سابق همین وزارت این است که این امکان وجود ندارد، آموزش و پرورش باید، فاصله صف و ستاد را کمتر کند و بهتر است با مردم صادق بوده و دنبال راههای جایگزین باشیم.
* فارس: پیشنهاد شما چیست؟
واقعیتش این است که تأثیر نمرات مدرسهای در قبولی در آموزش عالی، یک موضوع اجتماعی ـ اقتصادی است، نه آموزشی و فرهنگی و برخلاف اهداف سند تحول بنیادین است و هیچکدام از 6 ساحت سند تحول بنیادین به نمرهگرایی و تمرکز بر نمره، اشاره ندارد و اتفاقا مسؤولان را پرهیز میدهد که دانشآموزان، خود را در قالب نمره ببینند.
اما اگر به هرحال، آموزش و پرورش میخواهد بر خلاف اهداف سند تحول بنیادین، به خاطر مقتضیاتی که الان وجود دارد، نمرات امتحان نهایی را در پذیرش دانشگاهها وارد کند، راهش این نیست که صفر و صدی عمل کند و بگوید بخشی از سهم کنکور مال من باشد.
اینکه 40 درصد از سهم کنکور مال من، سال بعد 50 درصد، سال بعد 60 درصد، به هیچ وجه این کار از نظر آماری و ریاضی جواب نمیدهد و باعث ناعدالتی بسیار زیاد میشود. راهش این است که نمرات امتحان نهایی به عنوان یک ماده بسیار مهم و تأثیرگذار در خود آزمون کنکور مطرح شود نه اینکه امتحان نهایی یک سهم و کنکور یک سهم داشته باشد و بعد اینها با هم جمع شوند.
اگر معدل امتحان نهایی به عنوان یک ماده درسی مهم، حتی مهمترین ماده درسی کنکور، لحاظ شود، آنوقت از خشونت این قضیه کاسته میشود.
** معدل کل کتبی امتحان نهایی یک ماده درسی در کنکور باشد!
*فارس: درباره راهحلتان بیشتر توضیح میدهید؟
یعنی اگر در رشته ریاضی 7 ماده درسی داریم که 4 عمومی و 3 اختصاصی است، حالا 8 ماده درسی شود و در اختصاصیهای رشته ریاضی، علاوه بر ریاضیات، فیزیک و شیمی، مورد دیگر معدل کل کتبی امتحان نهایی باشد. بالاترین ضریب را هم به آن بدهند. یعنی اگر ریاضی در اختصاصیها ضریب 4 دارد که ضربدر 3 شده و 12 میشود، ضریب معدل امتحان نهایی هم در همین حد باشد.
به این شکل، دانشآموز در مدرسه احساس میکند که هر درسی و نه فقط درسهای اختصاصی و عمومی، بلکه همه درسها مهم است. چون به عنوان یک ماده درسی در کنکور با ضریب بسیار بالا مطرح است اما دیگر احساس نمیکند که اگر در درسی 18 گرفت و نتوانست ترمیم کند، امکان جبران ندارد چون با درسهای دیگرش میتواند جبران کند.
بنابراین هم امتحانات نهایی و هم مدارس به هدف خود میرسند و هم خشونت این طرح برای دانشآموزان و به ویژه آنها که پشت کنکوری هستند قابل تحمل میشود در غیراین صورت اگر بخواهد در امتحان نهایی و کنکور جداگانه ارزیابی انجام دهند و بعد نتایج آنها ادغام شود، آنقدر مشکل ریاضی و آماری وجود دارد که اگر یکسالی هم مصوبه اجرا شود احتمالا به سال دوم نمیانجامد. همچنانکه قبلا سابقهاش را داشتیم.
* فارس: این موارد و ایرادات را به شورای عالی انقلاب فرهنگی منعکس شده است.
همگی منعکس شده است.
*فارس: پاسخ آنها نسبت به این قضیه چیست؟
به ایرادهای یازدهگانه دیدهبان که سه بار از طرف نهاد ریاستجمهوری تأکید شد که باید پاسخ داده شوند، هنوز هیچ پاسخ رسمی داده نشده است. با گذشت حدود 10 ماه از آن ایرادها، به رغم اینکه بارها در رسانهها مطرح شده است و به آن اشاره شده است و رئیسجمهور خواسته که پاسخ داده شود. همچنین در کمپینهایی که بدون ارتباط با دیدهبان برگزار میشود، میبینیم که ایرادهایی که گرفته میشود اغلب بر اساس سرفصلهای ایرادهای 11 گانه دیده بان است. اما پاسخی داده نشد.
اخیرا دکتر توکلی، رئیس دیدهبان شفافیت و عدالت کشور، نامهای تازه به رئیس جمهور نوشت و رئیسجمهور همه اشخاص حقیقی و حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی را موظف دانست که به این ابهامات پاسخ داده شود که متأسفانه هنوز پاسخ مستقیمی داده نشد.
اخیرا یک متنی منتشر شده است که به نظر میرسد شاید بخواهد پاسخ این سؤالات باشد اما متن متینی نیست. در آن واژههایی به کار رفته است که درخور هیچ فرد دلسوزی در کشور نیست به ویژه نباید از زبان شورای عالی انقلاب فرهنگی این واژهها شنیده شود. فرافکنی در آن دیده میشود.
*فارس: این متن را شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر کرده است؟
بله؛ و متاسفانه سفسطه در این متن دیده میشود. از جمله اینکه اگر شخص الف، آدم خوبی نیست پس حتما حرفی که میزند حرف درستی نیست که یکی از سفسطههای قدیم یونان است. یعنی شما بدون اینکه اثبات کنید کسی خوب یا بد است، به او تهمت بزنید که بد است و با همین تهمت بیاساس، نتیجه بگیرید که حرفی هم که میزند، غلط است.
دومین سفسطه که دیده میشود این است که در دفاع از مصوبه، بدیهای کنکور گفته شده است که مشهود است و برای دیدهبان بدیهای بیشتری هم مشهود است که در این گفتارها به آن توجه نشده است. اما بدیهای کنکور، به هیچوجه دلیلی بر خوبیهای مصوبه نیست. همچنان که اثباب شی نفی ماعدا نمیکند، بد بودن یک چیز هم اثبات خوب بودن چیز دیگری نیست.
دلایل بسیاری داریم که این مصوبه، بدیهای کنکور را افزایش میدهد و وضعیت را از این که هست بدتر میکند. به هیچ کدام از این استدلالها پاسخ داده نشده است یا اگر پاسخ داده شده است، در حد بله و خیر است.
اغلب ابهاماتی که وجود دارد و مربوط میشود به وضعیت نامشخص داوطلبان پشت کنکوری که اتفاقا عمده داوطلبان کنکوری نیز این گروه هستند و بیش از 50 درصد کنکور را تشکیل میدهند، حواله داده شده که در آینده درباره آنها توسط شورای سنجش و پذیرش تصمیمگیری خواهد شد. این در حالیست که شورای سنجش و پذیرش در هر سال معمولا ، 4 بار تشکیل جلسه میدهد.
تمام این مسائل بارها، هم از طرف نمایندگان مجلس و هم از طرف دیدهبان گفته شده است اما پاسخها قانع کننده نیست یا پاسخی داده نشده است.
* فارس: در مجلس هم نمایندگان گلایه داشتند و نامه نوشته بودند. این موضوع به کجا رسید؟
آن طرح پس از امضای 273 نماینده، این طرح به پشتیبانی این امضاها مطرح شد و در دستور کار مجلس قرار گرفت. تا جایی که من میدانم و کاملا مستند نیست، گفته شده است که از این طرح صرف نظر شود چون رئیسجمهور قول دادند که این مصوبه در سال 1402 اجرایی نمیشود و یک سال فرصت است که مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر کارشناسان آموزش و پرورش درباره این مصوبه بحث کنند و ایرادات آن برطرف شود و به شکل ا تکصلاحیه یا قانون مورد وفاق همه و جایگزین قانون سنجش و پذیرش شود. اما این اتفاق نیفتاده است.
انتهای پیام/